زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

گواهی متکدی





متکدی به استناد احادیث صلاحیت گواهی دادن ندارد.


۱ - گواهی دادن متکدی



عدالت از جمله شرایط گواهان است که در قرآن کریم به آن‌ها اشاره شده است ؛ مانند آیه ۲ طلاق :«و اَشهِدوا ذَوی عَدل مِنکم» ؛ اما به استناد احادیث، متکدی صلاحیت گواهی دادن ندارد. برخی روایات علت این حکم را آن دانسته‌اند که متکدی با دریافت مال خشنود و با محروم شدن از آن ناخرسند می‌گردد.

۱.۱ - علت عدم قبول شهادت متکدی


به نظر برخی فقها متکدی به سبب خواری نفس قابل اعتماد نیست ، از این رو نمی‌توان عدالت او را احراز کرد. به نظر مشهور فقهای شیعه
[۱۳] کفایة الاحکام، ص ۲۸۳.
و برخی از فقهای اهل سنت
[۱۴] المدونة الکبری، ج ۵، ص ۱۵۳.
[۱۵] حاشیة الدسوقی، ج ۴، ص ۱۷۵.
نیز گواهی متکدی پذیرفته نیست، مگر در موارد ضروری
[۱۶] مسالک الافهام، ج ۴، ص ۱۹۹.
[۱۷] کفایة الاحکام، ص ۲۸۳.
یا اشیای کوچک و کم‌ارزش
[۱۸] المدونة الکبری، ج ۵، ص ۱۳۸، ۱۵۳.
یا در امور غیر مالی همچون قتل و جرح و قذف و مانند آن.
[۱۹] حاشیة الدسوقی، ج ۴، ص ۱۷۵.


۲ - گواهی متکدی از دیدگاه امام خمینی



امام خمینی در تحریرالوسیله بعد از بیان ذکر بلوغ، عقل، ایمان، عدالت و پاکی ولادت از جمله صفات و شرایط شهود، «بر کنار بودن از تهمتی که از اسباب خاصی حاصل می‌شود» را بعنوان ششمین صفت برای شهود برشمرده و حرفه تکدی‌گری را یکی از اسباب آن دانسته و می‌نویسد: ‌ «السادس: ارتفاع التهمة لا مطلقاً، بل الحاصلة من اسباب خاصّة، و هی امور: ... ومنها: السؤال بکفّه، والمراد منه من یکون سائلًا فی السوق وابواب الدور، وکان السؤال حرفة ودیدناً له. و امّا السؤال احیاناً عند الحاجة فلا یمنع من قبول شهادته.» از صفات شهود است بر کنار بودن از تهمت؛ البته نه هر تهمتی، بلکه تهمتی که از اسباب خاصی حاصل می‌شود؛ و آن‌ها چند امر است: ... و از جمله آن‌ها: سؤال نمودن به کف (دست) است؛ و مقصود از آن کسی است که در بازار و درب خانه‌ها گدایی می‌کند و این گدایی حرفه و روش او می‌باشد. و اما سؤال - احیاناً - در وقت احتیاج مانع قبول شهادتش نمی‌شود.
دیگر اسباب تهمت که به عقیده امام خمینی مانع اعتبار شهادت است عبارتند از:
با شهادتش، نفعی را به‌سوی خود جلب نماید؛ عین باشد یا منفعت یا حق مانند شهادت شریک در آنچه که او در آن شریک است و اما در غیر آن، شهادتش قبول است. و مانند صاحب دین، درصورتی‌که برای محجور علیه به مالی که دین او تعلق به آن دارد شهادت دهد، به خلاف غیر محجور علیه و به خلاف مالی که حجر او به آن تعلق نگرفته است. و مانند وصی و وکیل درصورتی‌که برای آن‌ها با زیاد بودن مال، مزد زیادتری باشد. بلکه و همچنین است در جایی که آن‌ها بر آن ولایت دارند و به‌واسطه حق ولایتشان، مدعی می‌باشند و اما عدم قبول شهادت آن‌ها به طور مطلق در آن تامل است. و مانند شهادت شریک به فروش سهمی که او در آن دارای شفعه می‌باشد. و غیر این‌ها از مواردی که جلب منفعتی در آن است.
و از جمله آن‌ها: با شهادتش ضرری از خودش دفع شود، مانند شهادت عاقله به جرح شهود جنایت خطایی؛ و شهادت وکیل و وصی به جرح شهود بر موکّل و موصی در مثل دو مورد گذشته.
و از جمله آن‌ها: صاحب عداوت دنیوی بر علیه دشمنش شهادت دهد، ولی شهادتش به نفع او - درصورتی‌که
عداوتش مستلزم فسق نباشد - قبول است. و اما شهادت صاحب‌ عداوت دینی به نفع یا علیه دشمنش رد نمی‌شود، حتی اگر به‌خاطر فسق او، با او بغض ورزد و با او دشمنی نماید.
و از جمله آن‌ها: سؤال نمودن به کف (دست) است؛ و مقصود از آن کسی است که در بازار و درب خانه‌ها گدایی می‌کند و این گدایی حرفه و روش او می‌باشد. و اما سؤال - احیاناً - در وقت احتیاج مانع قبول شهادتش نمی‌شود.
و از جمله آن‌ها: تبرّع به شهادت در حقوق الناس است؛ زیرا این شهادت بنابر قول معروف، از قبول جلوگیری می‌کند و در آن تردّد است. و اما در حقوق اللَّه مانند شرب خمر و زنا و برای مصالح عمومی، اشبه قبول آن است.

۳ - پانویس


 
۱. طلاق/سوره۶۵، آیه۲.    
۲. الکافی، ج ۷، ص ۳۹۶.    
۳. تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۴۴.    
۴. وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۴۴۳.    
۵. تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۲۴۴.    
۶. وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۳۸۲.    
۷. مختلف الشیعه، ج ۸، ص ۴۸۶.    
۸. مختلف الشیعه، ج ۸، ص ۴۸۷.    
۹. جواهرالکلام، ج ۴۱، ص ۸۱.    
۱۰. مستند الشیعه، ج ۱۸، ص ۲۶۱.    
۱۱. الدروس، ج ۲، ص ۱۳۱.    
۱۲. مسالک الافهام، ج ۱۴، ص ۱۹۹.    
۱۳. کفایة الاحکام، ص ۲۸۳.
۱۴. المدونة الکبری، ج ۵، ص ۱۵۳.
۱۵. حاشیة الدسوقی، ج ۴، ص ۱۷۵.
۱۶. مسالک الافهام، ج ۴، ص ۱۹۹.
۱۷. کفایة الاحکام، ص ۲۸۳.
۱۸. المدونة الکبری، ج ۵، ص ۱۳۸، ۱۵۳.
۱۹. حاشیة الدسوقی، ج ۴، ص ۱۷۵.
۲۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۷۴، کتاب الشهادات، القول فی صفات الشهود، السادس، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۷۴، کتاب الشهادات، القول فی صفات الشهود، السادس، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    


۴ - منبع



مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله « تکدی ».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.